آموزش تخصصی بازار مالی (بورس و اوراق بهادار - فارکس - طلا - بورس کالا - بورس نفت - بورس های بین المللی و....) بصورت کاملا" خصوصی و یا غیر خصوصی سئوالات و یا تقاضای خود را به آدرس hm.nazari20@gmail.com و یا hm.nazari20@yahoo.com ارسال کنید
|
دو شنبه 13 شهريور 1391 ساعت 7:33 |
بازدید : 829 |
نویسنده :
حمید
| ( نظرات )
|
دانشهای بنیادی - در شرایطی که انتخاب طبیعی، موجودات را به تولید مثل بیشتر هدایت میکند، در انسانها چنین چیزی دیده نمیشود و خانوادههایی که شرایط بهتری برای بقا دارند، فرزندان کمتری تولید میکنند.
عرفان خسروی: دانشمندان گامی دیگر به حل یکی از اسرار زندگی نزدیکتر شدهاند؛ اینکه چرا اندازه خانوادهها با ثروتمندتر شدن جوامع، کوچکتر میشود؟
زیستشناسان فرگشتی مدتهاست بر سر این معما سردرگم هستند، زیرا انتظار میرود که انتخاب طبیعی به موجودات زنده فشار آورد تا تولید مثل خود را به حداکثر ممکن برسانند. اما در جوامع صنعتی سراسر جهان، افزایش ثروت مردم عمدتا با محدودشدن اندازه خانوادهها همزمان بوده است، پدیدهای که به اصطلاح «گذار جمعیتی» نامیده میشود.
در مطالعهای که در نشریه Proceedings of the Royal Society B: Biological Sciences منتشرشده، محققان دانشکده بهداشت و پزشکی گرمسیری لندن، مرکز مطالعات عدالت تندرستی (موسسه کارولینسکا در دانشگاه استکهلم) و UCL (دانشگاه کالج لندن) نظریهای محبوب را برای توضیح این پدیده عجیب، رد کردهاند. نظریه ردشده بیان میکرد باروری پایین میتواند در درازمدت موفقیت تکاملی را افزایش دهد، زیرا فرزندان تواناتر میشوند که به نوبه خود تعداد فرزندان با عمر بیشتر را افزایش میدهد و افرادی که عمر طولانی داشته باشند، میتوانند فرزندان بیشتری پرورش دهند.
محققان دریافتند که با داشتن کودکان کمتر موفقیت اقتصادی و موقعیت اجتماعی فرزندان تا چهار نسل افزایش مییابد، اما در درازمدت باعث کاهش تعداد کل فرزندان میشود. آنها نتیجه گرفتند که محدود کردن اندازه خانواده به عنوان یک انتخاب راهبردی در بهبود موفقیت اجتماعی و اقتصادی بچهها و نوهها در جوامع مدرن شناخته شده است، اما کسب این مزیت اجتماعی و اقتصادی لزوما به معنی دستیابی به موفقیت تکاملی و تولیدمثلی نیست.
این مطالعه حاکی از وجود رقابتی در جوامع مدرن میان تمایل به بهبود منافع اقتصادی و اجتماعی از یک سو و در مقابل موفقیت فرگشتی از سوی دیگر است. در این جوامع، موفقیت اقتصادی منجر به پیدایش نسلهایی میشود که زادگان کمتری تولید میکنند. درحالی که در جوامع سنتی و جوامع در حال توسعه، رفتارهایی که ثروت و موقعیت اجتماعی را بهبود میدهند، معمولا منجر به ظهور نسلی میشود که فرزندان بیشتری به دنیا میآورند.
محققان این فرضیهها را با استفاده از دادههای مربوط به زندگی 14هزار نفر سوئدی متولد اوایل قرن بیستم و نسلهای بعدی آنها آزمایش کردند. آنها موفقیتهای اجتماعی و اقتصادی هر نسل را با بررسی نشانههایی مثل نوع مدرسه، ورود به دانشگاه و درآمد پس از بلوغ، بررسی کردند. موفقیتهای فرگشتی نیز بر اساس میزان باروری و بقای زادهها تا بزرگسالی، ازدواج قبل از سن 40 سالگی و و باروری ارزیابی شد.
در میان کودکان پسر و دختر گروه اصلی، هم کوچکتر بودن خانواده و هم موقعیت اقتصادی و اجتماعی بالاتر والدین در ارتباطی تنگاتنگ با نتایج بهتر در مدرسه، ورود به دانشگاه و درآمد آنها بود. این اثرات به خصوص وقتی بزرگتر بود که که باروری پایین و وضعیت اجتماعی و اقتصادی بالاتر همزمان وجود داشتند. بهاین ترتیب منافع خانوادههای کوچک به ویژه در گروههای ثروتمندتر برجستهتر است. علاوه بر این، این برتریها به نوبه خود به نوهها و نبیرهها نیز منتقل شدهاند.
اما بر خلاف نظریهای که توسط این پژوهش رد شد، نه اندازه کوچک خانواده و نه توانایی پدر و مادر ارتباطی با موفقیت تولیدمثلی فراتر از نسل اول فرزندان نداشتند و حتی روی موفقیت تولید مثلی نسلهای بعدی تأثیر منفی گذاشتند.
سرپرست این پژوهش، دکتر آنا گودمن، پژوهشگر دانشکده بهداشت و پزشکی گرمسیری لندن، میگوید: «بر اساس انتخاب طبیعی، شما انتظار دارید موجودات زنده منابع خود را برای تولید فرزندان بیشتر استفاده کنند تا تطابق بیشتری با محیط در نسلهای بعدی آنها پیدا شود. گذار جمعیتی از این نظر یک معما به شمار میرود، زیرا در نگاه نخست به نظر نمیرسد مردم چنین کاری انجام دهند. یکی از توضیحات سنتی برای این معما این است که تعادلی میان کیفیت و کمیت تولید مثل وجود دارد، زیرا داشتن فرزند بیشتر به نسلی منتهی میشود که خود کمتر قادر به تولید مثل هستند. یعنی کمیت بیشتر، منجر به کاهش کیفیت زیستی آنها میشود. اما مطالعات ما نشان داد این تقابل کمیت با کیفیت تنها به موفقیت اقتصادی و اجتماعی فرزندان منتهی میشود، نه به موفقیت تولید مثلی آنها.»
پژوهشگر دیگر این پژوهش، دکتر دیوید لاوسون، از گروه انسانشناسی در دانشگاه کالج لندن میگوید: «یکی از جالبترین یافتههای ما این است که رشد در یک خانواده ثروتمند باعث میشود مزایای تشکیل یک خانواده کوچک حتی بیشتر شود. در عوض کسانی که در خانوادههای فقیرتر رشد میکنند، نفع چندانی از تشکیل خانوادههای کوچک نمیبرند، به این دلیل که موفقیت فرزندان خود را مرهون عوامل گستردهتر اجتماعی میدانند نه سرمایه خانوادگی و میراث مادی که برای آنها به جا میماند. این مشاهدات نشان میدهد عقلانیتی خاص در الگوهای باروری در جهان مدرن وجود دارد، زیرا نرخ زاد و ولد به نحو قابل ملاحظهای در بخش ثروتمند جامعه کاهش مییابد و این همان زمانی است که گذار جمعیتی رخ میدهد.»
پروفسور ایلونا کوپیل از مرکز مطالعات عدالت تندرستی (موسسه کارولینسکا در دانشگاه استکهلم) گفت: «مهم است که به تبعات برابریخواهانه این یافتهها توجه داشته باشید. نخست این که تفاوت اندازه خانواده میتواند پیامدهای ماندگاری بر نابرابریهای اجتماعی بگذارد. دوم این که این پژوهش نشان میدهد سطح آموزشی مردم و ثروت هر نسل نه تنها سطح تحصیل و درآمد فرزندان را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه همین اثر را روی نوهها و نبیرههای آنها نیز میگذارد. از منظر گستردهتر سیاستهای اجتماعی، یافتههای ما نشان میدهد که حتی در یک کشور مانند سوئد با سطح نسبتا پایین نابرابری، باز هم به سیاستهایی نیاز داریم فرصتهای برابر برای کودکان همه خانوادهها ایجاد کنند.»
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2